ظهور دانش وب سایت
ظهور دانش وب سایت
از میانه دهه 1990 که وب جهان گستر شد ، تاکنون ، گسترهای افزون بر پانزده میلیارد صفحه پیدا کرده که تقریباً تمامی جنبههای زندگانی مدرن را متاثرکرده است . امروزه ، پیشه بسیاری از افراد به وب وابسته شده است . رسانهها ، ...
ظهور دانش وب سایت
از میانه دهه 1990 که وبجهان گستر شد ، تاکنون ، گسترهای افزون بر پانزده میلیارد صفحه پیداکرده که تقریباً تمامی جنبههای زندگانی مدرن را متاثرکرده است . امروزه ،پیشه بسیاری از افراد به وب وابسته شده است . رسانهها ، بانکداری وخدمات بهداشتی توسط وب دگرگون میشوند . حتی دولتها برآنند که چگونه کشورهای خود را با آن بگردانند . اما حقیقتی که کمتر مورد توجه بوده ، آن است که وببیش از مجموعه صفحههای آن است . ویژگیهای نوظهور بسیاری پدیدار شدهاندکه جامعه را دگرگون میکنند . ایمیل به پیام رسانی فوری منجر شد که خودبه شبکههای اجتماعی مانندFacebookمنجر شده است . انتقال اسناد به سایتهای اشتراک فایل منجر شد که همینامر خود به پروتکلهایی ساخته کاربران مانند سایتهای به اشتراک گذاریویدیو انجامید . بر چسبگذاری محتوا در حال ایجاد اجتماعهای آنلاینی استکه هر چیزی از اخبار کنسرت تا نکات آموزشی را برای والدین به اشتراکمیگذارند . اما پژوهشگران کم شماری سر گرم بررسی این هستند که چنانخصوصیات نو ظهوری واقعاض چطور رخ دادند ، چگونه میتوانیم آنها را دراختیار بگیریم ، چه پدیدههای تازهای ممکن است در راه باشند یا این که هریک از اینها چه مفهومی برای نوع بشر میتواند داشته باشد . شاخه جدیدی ازدانش وب ( WebScience) ، در پی پاسخگویی به چنین مواردی است . زمانبندی وقایع منطبق بر تاریخاست : ابتدا کامپیوترها ساخته شدند وعلوم کامپیوتر در پی آن آمد که بعداز آن محاسبات را بهبود چشمگیری بخشید . سر آغاز دانش وب به عنوان رشتهای رسمی ، نوامبر سال 2006 بود ، هنگامی که ما دو تن و همکاران ما در MIT و دانشگاه ساوت همپتون در انگلیس ، شروع یک طرح تحقیقات دانش وبرا اعلام کردیم ، از آن تاریخ تاکنون پژوهشگرانی پیشرو از شانزده دانشگاهبرتر جهان این کار را گسترش دادهاند . این رشته جدید ساختاروب رانمونهسازی میکند اصول ساختاری محرک رشد شگفتانگیز آن را شرح میدهد ودرمییابد چگونه کنشهای آنلاین انسانی توسط عرفهای اجتماعی هدایت شده ومیتواند آنها را تغییردهند . این رشته اصولی را که میتوانند تضمین کنندهرشد پر بار این شبکه باشند ، توضیح میدهد و موضوعهای پیچیدهای مانندحفاظت از حریم خصوصی و حقوق داراییهای فکری را حل و فصل میکند . برایدستیابی به چنین هدفهایی ، دانش وب متکی بر ریاضیات ،فیزیک ، علوم کامپیوتر ، روان شناسی ، بوم شناسی ( اکولوژی) ، جامعه شناسی، حقوق ، علوم سیاسی ، اقتصاد و رشتههایی دیگر خواهد بود . مطمئناًنمیتوانیم پیشبینی کنیم که این کوشش نوپا چه چیزها را ممکن است معلومکند . با این حال دانش وب تا همین الان هم نگرشهایی کلیدیایجاد کرده که برخی از آنها اینجا معرفی میشوند . این رشته در نهایت درپی پاسخ گفتن به پرسشهای بنیادی است : چه الگوهای تکاملیای رشد وب را هدایت کردهاند ؟ آیا ممکن است این الگوها ناگهان از میان روند ؟ نقاط تغییر مسیر چگونه بر میآیند وآیا قابل تغییر هستند ؟
اگرچه دانش وب به عنوان یک رشته نهانی چنانکاری را نشان داده است . در طول سالهای دهه 1990 جست و جوی اطلاعات باگشتن به دنبال واژگان کلیدی در میان شمار فزاینده صفحهها ، مرتباًمحتوای نا مربوط بیشتری را بر میگرداند . بنیانگذاران گوگل ، لری پیج وسرگی برین ، دریافتند که باید نتایج را رتبهبندی کنند . بصیرت بزرگ آناناین بود که اهمیت یک صفحه میزان مربوط بودنش بهترا زهمه بر چسب تعداد واهمیت صفحههایی که به آن لینک دادهاند ، معلوم میشود . دشواری کار آنجابود که قسمتی از این تعریف ، بازگشتی (recursive) است : اهمیت یک صفحه بر چسب اهمیت صفحههایی که به آن لینک دادهاندتعیین میشود ، که اهمیت آنها نیز به بر پایه اهمیت صفحههایی که به آنهالینک دادهاند ، معلوم میشود . پیج و برین روش ریاضی زیبایی برای نمایشاین خصوصیت یافتند و الگوریتمی به نام pageRankساختند که از این خصوصیت بازگشتی بودن بهره برداری کند و صفحهها را بهشکل مرتب شده از مرتبطترین تا بیربط ترین بازدهد . موفقیت گوگلنشانگر آن است که وب را باید فهمید ومهندسی کرد . دانش وب به کار هر دو هدف میآید . وب شالودهای از زبانها وپروتکلها است ؛ یک ترکیب مهندسی . اما در پس تمامی خصلتهای پدیدار شده وب ، فلسفه پیوند ( لینک) دادن محتوا نهفته است . برخی از این خصلتها مطلوب هستند و باید در آن تعبیه شوند .به عوان مثال تضمین کردن آن که هر صفحهای بتواند به هر صفحه دیگری لینک بدهد وب را هم به صورت محلی و هم به طورجهانی نیرومند میسازد . خصوصیات دیگر نامطلوبهستند و در صورت امکان باید از ساختار حذف شوند ، مانند امکان ایجادسایتی با هزاران لینک ساختگی که تنها برای بهبود رتبه جست وجوی آن سایتتوسط روباتهای نرمافزاری ساخته شدهاند و در اصطلاح Link farm خوانده میشوند . یکی دیگر از یافتههای نخستین که ازنظریه گراف برآمد آن است که به هم پیوستگی وباز قانونی به نام توزیع توانی درجهها پیروی میکند . در بسیاری ازشبکهها تقریباً تعداد پیوندها به تمام گرهها یکسان است . اما روی وبصفحههای اندکی هستند که شمار بسیاری از صفحههای دیگر به آنها لینکداده باشند و شمار خیلی زیادی از صفحهها هستند که تنها چند صفحه معدود بهآنها لینک دادهاند . وقتی که البرت لازلو باراباسی و همکارانش ازدانشگاه Northeastern ، اصطلاح scale-free ( مستقل از مقیاس ) را برای مشخص کردن چنین شبکههایی ابداع کردند بسیاری شگفت زده شدند ، زیرا فرض کرده بودند صفحههای وبشمار میانگین نسبتاً یکسانی لینکهای از خود و به خود را دارند . درشبکههای مستقل از مقیاس حتی اگر اکثریتی از گرهها بر چیده شوند ، بازهممحتمل است که مسیری از یکی از گرههای باقیمانده به هر گره دیگروجودداشته باشد . در عین حال بر چیدن شمار نسبتاً کمی از گرهها یا هابهایدارای لینکهای پر شمار ، به ازهم گسستگی چشمگیری منجر میشود . این تحلیلبرای شرکتها و سازمانهایی که چگونگی مسیریابی اطلاعات روی وب راطراحی میکنند ، خواه فراهم آورندگان ارتباطات باشند یا آزمایشگاههایپژوهشی تعیین کننده است و به آنها امکان میدهد یک افزونگی درونی تعبیهکنند که ترافیک را تعدیل کرده و شبکه را در برابر حملهها مقاوم تر کند .درک شبکههای مستقل از مقیاس که از تحلیل وب به دست آمد ،کارشناسان را بر انگیخت تا سیستمهای شبکهای دیگر را بکاوند . از آن زمانآنها توزیعهای قانونی توانی درجهها را درحیطههای دور از ذهنی همچونارجاعات مقالههای علمی و قراردادهای تجاری پیدا کردهاند . نتیجه این کاربه مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای امریکا کمک کرد تا مدلهای سرایتبیماریهای جنسی را بهبود دهد و به زیست شناسان نیز کمک کرد تا بر همکنشهای پروتئینها را بهتر دریابند . تحلیل علمی همچنین مشخص کرده که وبمسیرهایی کوتاه وجهانهایی کوچک دارد . دانکن جی واتس و استیون اچاستروگاتس در دهه 1990 هنگامی که در دانشگاه کرنل بودند ، نشان دادند کهاگر چه وب بزرگ بود یک کاربرمیتوانست از یک صفحه با حداکثر 14 کلیکبه هرصفحه دیگری برسد . اما برای درک کامل این ویژگیها ، باید درک کنیمکه وب یک شبکه اجتماعی است . درسال 1967 روانشناسی از دانشگاههاروارد به نام استنلی میگرام ، از ساکنان شهر اوماها در ایالت نبراسکا وشهر ویچیتا در ایالت کانزانس خواست تا سعی کنند بستهای را به شخصیبفرستند که تنها نام وبرخی خصوصیات کلی او را میدانند و این که در شهربوستون زندگی میکند . این افراد باید بسته را به واسطهای میفرستادند کهفکر میکردند ممکن است درباره چگونگی یافتن شخص مورد نظر بیشتر بداندواونیز میتوانست بسته را به واسطهای دیگربفرستد . در نهایت از میان حدودسیصد بسته ، 64 تا به دست گیرنده مورد نظر رسیدند . به طور میانگین تعدادواسطههای مورد نیازشش تا بود که ریشه اصطلاح معروف « شش درجه جدایی »گردید . اما به تازگی واتس که حالا در دانشگاه کلمبیا است کوشید تا اینآزمایش را با یک ایمیل که روی وب ارسال میشد ، تکرار کند و درمسیریابی با ناکامی مواجه گشت . به طور مشخص اگر اشخاص انگیزهای برایفرستادن یادداشت به نفر بعدی نداشتند مسیر از کار میافتاد . با این حالانگیزههایی خیلی جزئی هم اوضاع را بهبود میداد . آموزه این مشاهدهها آناست که ساختار شبکه به تنهایی همه چیز نیست رونق شبکهها وابسته بهکنشها ، راهبردها و دریافتهای افرادی است که درآن قرار گرفتهاند . برایآن که واقع بینانه دریابیم چرا وب ساختار سودمندی از مسیرهایکوتاه دارد لازم است بدانیم چرا مردمانی که محتوا را به شراکت مینهند آنرا به چیزهای دیگر پیوند ( لینک) میدهند . محرکهای اجتماعی ( هدفها ،تمایلات ، علاقهها ، و گرایشها ) . جنبههای بنیادی چگونگی ایجاد لینکهاهستند . فهم وب دقیقاً همان قدر که نیازمند بینش در ریاضی وعلوم کامپیوتر است ، بینش درجامعهشناسی و روانشناسی را نیز میطلبد .
از خرد تا کلان
یک حیطه اصلی دانش وب به کشف آن خواهد پرداختکه چگونه یک نوآوری فنی کوچک میتواند آغازگر پدیده اجتماعی بزرگی باشد .یک نمونه برجسته آن ، ظهور وبلاگستان (blogesphere) است . اگرچه مرورگرهای نخستین راه سرراستی برای اشخاص عادی فراهمنمیآوردند تا اندیشههای خود را منتشر کند تا سال 1999 برنامههای بلاگنگاری انتشار شخصی یا selfpublishingرا بسیار آسانتر کرده بودند . اخگر وبلاگ نویسی ازآن به بعد زبانه کشیدزیرا وقتی مردم بحثی از درون ذهن خود را مطرح میکردند افراد دیگری را همبا دیدگاههای مشابه مییافتند که به آسانی میتوانستند انجمنی از همفکران را تشکیل دهند . برآورد دقیق اندازه وبلاگستان دشواراست موتور جستوجوی پیشتاز دیوید سیفری که technoratiخوانده میشود در ماه می سال 2008 رد بیش از 112 میلیون وبلاگ در سراسرجهان را دنبال میکرد عددی که احتمالاً تنها تعداد بسیار کمی از72 میلیونوبلاگی را که گفته میشود در چین هستند شامل میشود اندازه هرچه که باشداین رشد انفجاری نیاز به توضیحی دارد . بر پایه برخی شواهد ساختمکانیزمهایی بسیار ساده ب trackback به این رشد کمک کردند .
اگر یک وبلاگ نویس یادداشتی در توضیح ( comment ) یا ارجاع به یادداشتی در یک وبلاگ دیگر بنویسد . trackbackوبلاگ منبع را با یک ping از این امرآگاه میکند این اعلام آگاهی وبلاگ منبع را قادر میسازد تاخلاصهای از همه کامنتها و لینکهایی را که به آنها داده شده نمایشدهند . به این ترتیب گفت وگوهایی بر میخیزد که چندین وبلاگ را فرامیگیرد وبه سرعت شبکهای از افراد علاقهمند به موضوعهایی خاص را شکلمیدهد . اینجا هم دوباره بخشهای بزرگی از ساختار وبلاگ با مسیرهایکوتاهی به هم پیوند مییابند نه تنها میان خود وبلاگها و وبلاگ نویسانبلکه میان موضوعها و یادداشتهای نوشته شده نیز این پیوندها شکل میگیرد.همچنان که وبلاگ نویسی شکوفا شد . پژوهشگران به سرعت ابزارهاییشگفتانگیزشیوههای اندازهگیری و مجموعهدادههایی برای ردگیری پخش یکموضوع در فضای وبلاگها ساختند . متیوهرست تحلیلگری اجتماعی از MicrosoftLiveLabsبه مدت شش هفته دادههای لینکها را گردآوری کرد و نموداری از فعالترین وبههم پیوستهترین بخشهای وبلاگستان فراهم آورد.
این نمودار نشان داد که تعدادی از وبلاگهابسیار محبوب هستند و روزانه پانصد هزار شخص متفاوت از آنها بازدید میکنند. لینک دادن یا اشاره شدن به وبلاگی دیگر توسط یکی از این ابربلاگها تضمینکننده ترافیک زیادی برای سایت موردارجاع است . این نمودار همچنینگروههای مجزایی از علاقهمندان سختکوش را نشان میدهد که تماس زیادی بایکدیگر دارند اما به ندرت با وبلاگنویسان دیگر ارتباط برقرار میکنند .وبلاگستان اگر درست مورد استفاده قرار گیرد میتواند محیط نیرومندی برایگسترش یک اندیشه یا سنجیدن میزان تاثیر یک ابتکار سیاسی یا موفقیت محتملعرضه یک کالا باشد . در روز آغاز عرضه آی فون شرکت اپل که بسیاری منتظرشبودند 1/4 درصد تمام پستهای جدید به این واقعه مربوط بود . یکی ازچالشها آن است که دریابیم این پخششدگی چگونه نگرش ما را درباره روزنامهنگاری و تفسیر ( احتمالاً ) عوض خواهد کرد . چه مکانیسمهایی میتوانندخوانندگان وبلاگها را مطمئن سازند که وقایع نقل شده موثق هستند ؟دانش وبمیتواند راههایی برای بررسی کردن این مسئله که منشا اطلاعات خواندهمیشود بیابد و قواعدی کاربردی درباره شرایط استفاده دوباره از آن ارائهدهد . طرح دنیل ویتزنر در MIT با عنوان دادهکاوی شفاف پاسخ گو دقیقاً همین کار را میکند .
ظهور معنی شناسی
پدیدهای نوظهور که از پژوهش هماهنگ نیز بهره میبرد ظهور وب معنایی است شبکهای از داده روی وب یکی از چندین نتیجه وب معنایی آن است که نوید پاسخهایی بسیار هدفمند تر برای پرسشهای ما را میدهد . امروزه جست وجو در گوگل برای Massachusetts under$8,000 toyota used cars for sale in western ( خودروهای تویوتای کارکرده فروشی در غرب ماساچوست زیر هشت هزار دلار ) بیش از دو هزار صفحه وب کلی را بر میگرداند . وقتی تواناییهای وبمعنایی افزوده شوند کاربر به جای اینها اطلاعات دقیقی درباره هفت یا هشتخودروی مشخص دریافت خواهد کرد . شامل قیمت ، رنگ ، مسافت کارکرد ، وضعیت ومالک و چگونگی خریدن آنها . مهندسان پایههای نیرومندی برای وب معنایی ابداع کردهاند که یک مورد قابل توجه آن زبان نخستین RDF ( سر نام ResourceDescriptionFramework ) است که لایهای روی HTML اصلی و سایر پروتکلهای تشکیلدهنده صفحههای وب ایجاد میکند . RDFاز طریق مجموعههایی از سهگانهها به دادهها معنی میدهد . هر سه گانههمانند فاعل ، فعل و مفعول یک جمله است . به عنوان مثال یک نمونه سه یگانهمیتواند اعلام نماید که شخص X فاعل خواهر است با فعل شخص Y مفعول . مجموعهای از سهگانه ها میتواند تعیین کند که خودروی X تویوتا هست مدلش اینکه خودروی X است وضعیتش این که خودروی X مبلغ 7500 دلار قیمت دارد این که خودروی X درLenox است مکانش و این که Lenoxدر ماساچوست غربی قراردارد نتیجه این سهگانهها در کنار هم میتواند آن باشد که خودروی xدر حقیقت پاسخ مناسبی برای جستار ما است . مشخص شده که این ساختارسادهسهگانه روشی طبیعی برای توصیف بخش اعظم داده هایی است که توسط ماشینهاپرداخته میشوند . فاعلها ، مفعولها ، هر یک با یک URI ( سر نام Univer Resource Identifler شناخته میشوند . بنابراین هر کسی میتواند مفهوم یا فعل تازهای را با معین کردن یک URI برای آن روی وب تعریف کند . چنان که این تعریفها رشد کرده وپیوستگی درونی پیدا میکند متخصصان و علاقهمندان ردهبندیها و هستیشناسیهایی ( Ontology) را تعریف خواهند کرد مجموعه دادههایی که دستههایی از اشیاء و روابطمیان آن را توصیف میکنند.این مجموعهها به کامپیوترها را در همه جا کمکخواهند کرد تا اطلاعات مورد نظر را یافته درک کنند ونمایش دهند . چندینگروه هم اکنون در حال ایجاد کردن چارچوب های وب معنایی هستند . به خصوص در زیست شناسی و بهداشت و درمان مقاله وب معنایی در عمل نوشته لی فیجن بام را در پرونده ویژه وب معنایی در شماره 89 ماهنامه شبکه ببینید در ماه می سال گذشته بیش ازهزار نفر در کنفرانس فناوری وب معنایی در سن خوزه کالیفرنیا شرکت کردند . دانش وب دور نمای ایجاد راههای قویتری برای تعریف کردن پیوند دادن و تفسیر نمودن دادهها را ارائه میکند .
مثال خوبی از میزان سودمندی چنین بهرهبرداری ازدادههای پیوسته به هم دنیای ویکیها است . ویکی پدیا دانشنامه آنلاینیکه توسط مردمانی از همه جا ایجاد شده تا ماه می بیش از 2/3 میلیون مقالهبه زبان انگلیسی داشت . این مقالهها شامل متن معمولی و قالبهایی به شکلکادرهای اطلاعات است که مجموعههایی از حقایق هستند . اکنون بیش ازاینکادرهای اطلاعات به زبان انگلیسی وجود دارد و برنامهنویسان راههایاستخراج کردن آنها را میجویند . یکی از این کارها ، پروژه DBpedia است که کریس بایزروهمکارانش آنرا در Free University of Bbelin و دانشگاه لایپزیک در آلمان شروع کردهاند ( قابل دسترسی در http:// Wikipedia.aksw.org) که از شیوههای وبمعنایی برای جستار در کادرهای اطلاعات استفاده میکند . این ابزارمیتواند نام تمام تنیس بازانی را که در مسکو زندگی میکنند یا نام تمامشهرداران شهرهایی در امریکا را که درارتفاع بیشتر از هزار متر قرار دارندجست وجو کند و جواب دقیقی بدهد (شماره4 ) . طبیعتاً دوست داریم ابزاریمشابه را برای تمام وب داشته باشیم . اما ایجاد کردن چنین ابزاری نیازمند آن است که دادههای بیشتری روی وب به صورت مجموعههای به هم پیوسته RDF نمایش داده شوند . در همین ضمن معلوم میشود که ساختار پیوندی DBpedia نیزاز همان قانونهای توانی که برای وب یافته شده بودند پیروی میکند همانطور که برخی صفحهها در وب اسناد ( متنی ) رتبه بالاتری دارند . دادههای وب معنایی هم وضعی همانند آنها دارند . درهمین حین Oded Nowاز موسسه پلی تکنیک دانشگاه نیویورک دانشگاه به تدریج مشخص میکند که چرانویسندگان ویکی پدیا مدخلها را به آن میفرستند و چه چیزی انگیزانندهکار آنها است . محرکهای روانی آشکار شده به ما کمک خواهند کرد تادریابیم چگونه مردم را به مشارکت در وب معنایی ترغیب کنیم .
چالشهای پیشرو
به ظاهر معقول است که بگوییم دانش وب ما را در مهندسی کردن و بی بهتر یاری خواهد داد . مطمئناً بطور کامل نمیدانیم که دانش وب چیست پس بخشی از این رشته جدید باید یافتن نیرومندترین مفاهیمی باشد که به رشد خود این دانشکمک خواهند کرد . شاید بینشهایی از طبیعت میان رشتهای این کار حاصلشوند . برای نمونه شاید مفاهیمی زیست شناختی مانند شکلپذیری ( plasticity) سودمند از آب درآیند . مغز ودستگاه عصبی در طول زندگانی ما با ایجاد وحذف کردن اتصالهایی میان نورونها ( سلولهای مغزی که درشبکه عصبی ما نقشگرهها را دارند ) رشد میکنند و سازگاری مییابند . تغییردر ایناتصالها در پاسخ به فعالیت درون شبکه است از جمله آموختن ، بی استفادهماندن و پیر شدن .
به همین شکل ، ارتباطهای درون وب نیز رشد و افول دارند . دانش وب میتواند امکان ایجاد پروتکلهایی را بررسی کند که گرههای وبرا درصورتی که هیچ فعالیت ورودی وخروجیای نداشته باشند بگسلد . آیا چنانشبکهای موثرترکار خواهد کرد ؟ مفاهیمی مانند داینامیک جمعیت ، زنجیرهغذایی و مصرف کنندگان و تولیدکنندگان ، همگی همتایانی در وب دارند . شاید روشها و مدلهایی که برای بوم شناسی ابداع شدهاند ما را یاری دهند تا اکوسیستم دیجیتال وبرا بهتر بشناسیم اکوسیستمی که ممکن است تنها با یک رویداد عمده ( همانندتندبادها) یا با فرسایشی دقیق اما یکنواخت ( مانند گونههای مهاجم ) ،مستعد آسیب دیدن باشد . همچنین لازم است بر آوردی از گستره موارد حقوقیانجام دهیم قوانین مربوط به داراییهای فکری و حق تالیف دیجیتال هم اکنونمورد منازعه هستند . در محیطهای مجازی مانند secondlifeمسائل بسیار جالبی بر آمدهاند برای نمونه که درآنها میلیونها نفرچیزهای کوچکی بر محتوای نخستین میافزایند نیز منتقل میشوند ؟ مسئله دیگرآن است که آیا میتوانیم قوانین استفاده را درون خود محتوا تعبیه کنیم ؟نمونهای از چنین چارچوبی که Creative Commonsخوانده میشود به پدیدآورندگان ،دانش پیشگان ، هنرمندان و معلمها امکانمیدهد تا کار خلاقانه خود را به آسانی با آزادیها و محدودیتهایی کهمیخواهند با آن باشد نشانهگذاری کنند . نکته مهم آن است که این نشانههافراهم کننده دادههای RDF توصیف کننده گواهی نامه هم هستند و یافتن خودکار آثارو درک کردن شرایط استفاده از آنها را نیز آسان میسازند . دانش وب میتواند تعیین کند که آیا گواهی نامههایی به سبک Commons بر انتشار اطلاعات اثری دارند یا خیر .
جامعهشناسی حیطهدیگری برای بهرهبرداری است . به عنوان مثال برای ارائه راههای بهتری به کاربران وب جهت تعیین قابل اعتماد بودن مطالب یک سایت به پژوهش نیازداریم چگونه میتوانیم دریابیم مطالب یک سایت قابل اعتمادند ؟ ایده اولیه وب ابزاری برای پژوهش گرانی بود که کاملاً به هم اطمینان داشتند . شیوههای نیرومند امنیتی در وب تعبیه نشدهاند . از آن زمان تاکنون ما با پی آمدهای این مسئله زیستهایم .
در نتیجه پژوهشهای مهمی باید به مهندسی لایههای اعتبار و اصالت در برهم کنشهای وباختصاص یابد . هم گرایی هویتهای دیجیتال و فیزیکی ما فرصتهایی را برایپیشرفت عرضه میکند مانند یکپارچه ساختن خدمات مالی پزشکی اجتماعی وتحصیلی برای هر کدام از ما این فرصتی برای دزدی هویت راهزنی سایبرو گردنکشی سایبرو جاسوسی دیجیتال نیز هست . دانش وب میتواند کمک کند تا بر سودمندیهای آن بیافزاییم و بدیهایش را چاره کنیم . پیش از آنکه پتانسیل غنی وببه کمال مورد بهرهبرداری قرار گیرد با پرسشهای گوناگون دیگری نیز بایدرودرو شد . هنجارهای اجتماعی چگونه بر قابلیتهای تازه اثر میگذارد ؟حفاظت آنلاین از حریم شخصی ، حقوق داراییهای فکری وامنیت را چگونهمیتوان فراهم آورد ؟ چه گرایشهایی میتوانند وب را چند پاره کنند ؟ افراد بسیاری روی قسمتهایی از این پرسشها کار میکنند . دانش وبمیتواند این کوششها را گردهم آورد و بینشهای حاصل از آنها را ترکیبکند . باید مجموعهای از پژوهشگران ، توسعه دهندگان ، افراد حرفهای وکاربران را در گستره وسیعی از مهارتها وموضوعها پرورش دهیم . آنها ما رایاری خواهند داد تا وب را تماماً درک کنیم و دریابیم چگونه آن را برای قرن بیستم و یکم و فراتر ازآن طراحی کنیم .
منبع: ماهنامه شبکه