مدلهای کسبوکار و طراحی سایت
مدلهای کسبوکار و طراحی سایت
مدل کسب و کار چارچوبی برای خلق پول و ثروت است. این چارچوب نشان می دهد که یک بنگاه چه مجموعه فعالیت هایی را، چگونه و در چه زمانی می باید انجام دهد تا مشتریان از آنچه که از بنگاه انتظار دارند بهره مند شوند و بنگاه نیز به سود دست یابد
مدل Fee in, free out
Fee in, free out یک مدل کسب و کار است که مشتری اول را برای دریافت خدمتی شارژ نموده وآن خدمت را برای مشتریان بعدی مجانی ارایه می نماید. این مدل مناسب محیطهای کسب و کاری که یک بار هزینه برای تولید محصول یا خدمات (مثل خدمات دیجیتایز نمودن )دارند و توزیع پس از آن مشمول هزینه بسیار کم یا بدون هزینه می باشد.
مرتبط
مدل Freemium
این مدل کسب و کار بر پایه ارائه یک نرم افزار دیجیتال یا سرویس وب رایگان استوار است. سرویس یا نرم افزاری که برای خصوصی سازی آن از کاربر پول دریافت می شود.
عوامل تأثیرگذار در تغییر مدل کسب و کار
- تکنولوژی
- بازار
- جامعه
- فرهنگ
پاسخ سازمان به این عوامل تأثیرگذار
سیستمهای استراتژیک و مدیریت استراتژیک
- مشتری مداری (ارتباط موثر با مشتریان و حفظ آنها)
- بهبود مستمر و اثر بخشی در کار از طریق رعایت استانداردهای بینالمللی، مدیریت کیفیت، واکنش به موقع به تغییرات، مدیرت دانش، ابتکار و خلاقیت
- مهندسی مجدد فرآیندهای کسب و کار
- ساخت بر اساس سفارش و تولید انبوه
- سوق یافتن بهسوی کسب و کار الکترونیک و تجارت الکترونیک
- بنگاههای مجازی
تعاریف مدلهای کسب و کار[
تعریف مدل کسب و کار غالبا با دشواری همراه است زیرا در زمینههای متفاوت کسب و کار معانی متفاوتی از آن برداشت میشود و ارائه یک تعریف یکسان در همه کسب و کارها مقدور نیست.این نقصان در تعریف مدلهای نوین کسب و کار الکترونیک بیش از سایر حوزهها احساس میشود.
«مدلهای کسب و کار در حوزه وب، از مفاهیمی هستند که بیشترین بحث و تبادل نظر و کمترین درک و اتفاق نظر روی آنان صورت گرفته است.»[۲]
مدل کسب و کار ابزاری است برای تامین منافع مشتری و منافع بنگاه و کسب درآمد.
مدل کسب و کار به بیان ساده عبارت از متدی است که شرکت در فعالیتهای تجاری در پیش گرفته و با کسب درآمد ثبات خود را حفظ مینماید. در این مدل با توجه به منابع در دسترس و نیاز مشتری، پیشنهادی برای عرضه ارزش مورد نظر مشتری ارائه شده و منافع و درآمد نصیب شرکت میسازد.[۳]
به تعبیری دیگر «مدل کسب و کار چگونگی کسب درآمد توسط بنگاه را با مشخص کردن جایگاه آن در زنجیره ارزش مشتری تشریح میکند.»
مدل کسب و کار توصیف ابزارها و زوشهایی است که یک بنگاه بکار میگیردتا به سودی که در طرح و نقشه بنگاه است برسد.مدل کسب و کار –کسب و کار را بهعنوان یک سیستم در نظر میگیرد وسپس به این سوال پاسخ میدهد که چگونه پول بهدست بیاوریم تا زنده بمانیم و رشد کنیم؟
مدل کسب و کار روش یا پردازشی که بهوسیله آن یک کسب و کار تولید پول میکند یا روشی که یک کسب و کار از فراوردهها یا سرویسهای خود ارزش اقتصادی تولید میکند.[۴] مدل کسب و کار یک دامنه وسیع از مدلهای رسمی و غیر رسمی را توصیف میکند که توسط بنگاههای اقتصادی برای توصیف جنبههای متنوع کسب و کار استفاده میشوند از جمله اهداف-استراتژی-زیر ساختها-ساختار سازمانی و سیاستها.
مدل کسب و کار طرحها و ایدههای سازمان را به ارزشهای اقتصادی تبدیل میکند. مدل کسب و کار نشان میدهند که یک شرکت چگونه با تعیین کردن جایگاه در زنجیره ارزش کسب درآمد میکند که شامل موضوعات مختلفی در باره کسب و کار میباشد که عبارتند از کارآفرینی، استراتژی ها، مسائل اقتصادی، سرمایه گذاری، عملکردها و بازاریابی است.[۵]
مدل کسب و کار توصیفی است از ارزشی که یک شرکت به یک یا چند بخش از مشتریان ارائه میدهد. طرحی است از شرکت و شبکه همکاران آن برای ایجاد، بازاریابی و تحویل ارزش و سرمایههای ارتباطی برای ایجاد جریاناتی که منجر به کسب درآمدهای مثبت (سود) و با ثبات میشوند.[۶]
طراحی کالا، خدمات و جریانهای اطلاعاتی شامل توصیفی از بازیگران مختلف کسب و کار و نقشهای آنها، توصیفی از مزایای بالقوه برای بازیگران مختلف کسب و کار و همچنین توصیفی از منابع درآمدی است.[۷]
مدل کسب و کار تئوری – طرح اولیه و ساختاری است که برای بحرکت درآوردن یک کسب و کار از آن استفاده میشود و مباحث زیر را شامل میشود:[۸]
- Independent brokerage
- Real Estate Franchises
- Associate brokers
- Flat Fee
- Commission Percentage
- Fee-for-service
- Buyer Brokerage
مدل کسب و کار توصیفی از نقشها و ارتباطات ما بین مصرف کنندگان، مشتریان، هم پیمانان و عرضه کنندگان یک شرکت است که جریانات اصلی تولیدی، اطلاعاتی و مالی و همچنین منافع اصلی شرکا را مشحص میکند.[۹]
مدل کسب و کار توصیفی است از ارتباطات تجاری ما بین یک شرکت تجاری و کالاها و خدماتی که آن شرکت در بازار فراهم میکند. بهطور خاص مدل کسب و کار روشی برای ساختار دهی جریانات هزینهای و درآمدی است.[۱۰]
مدل کسب و کار توصیفی از یک مجموعه کسب و کار که ساختار، روابط بین عوامل ساختاری و همچنین نحوهٔ پاسخ دهی آن کسب و کار به دنیای واقعی را بیان میکند.[۱۱]
مدل کسب و کار با طرح چند سوال اساسی شناسایی میشود:
- مشتری کیست؟
- ارزش مشتری چیست؟
- چگونه میتوان ارزش لازم را با هزینهای مورد قبول به مشتری ارائه کرد؟
- چگونه میتوان حاشیه امنیت مطمئنی در برابر رقیبها ایجاد کرد؟
مدل کسب و کار طرحها و ایدههای سازمان را به ارزشهای اقتصادی تبدیل میکند. مدل کسب و کار نشان میدهند که یک شرکت چگونه با تعیین کردن جایگاه در زنجیره ارزش کسب درآمد میکند که شامل موضوعات مختلفی در باره کسب و کار میباشد که عبارتاند ازکارآفرینی, استراتژی ها, مسائل اقتصادی, سرمایه گذاری, عملکردها و بازاریابی است.
توضیح ساده تر اینکه یک مدل کسب و کار توصیح میدهد که یک کسب و کار چگونه میتواند برای خود جایگاهی در زنجیره ارزش پیدا کند و چگونه میتواند به ثبات لازم برسد تا درآمدزایی کند.
در حالت کلی یک مدل کسب و کار را روشی معرفی میکنند که یک سازمان و بنگاه با استفاده از آن میتواند به ثبات لازم دست پیدا کند و درآمدزایی کند.
شرکتها مجبور هستند جایگاه خود را نسبت به سه موضوع استراتژیک زیر تعیین کنند.
- مشتری شما چه کسی میتواند باشد.
- چه محصولات و خدماتی میتوان به مشتریان انتخاب شده ارائه کرد.
- چگونه میتوانیم این محصولات یا خدمات را بهصورت کارآمد و موثر به مشتری پیشنهاد کنیم.
یک مدل کسب و کار جدید بهصورت زیر شکل میگیرد.
- با هدف قرار دادن بخش جدید یا بخشهایی که در اثر اهمال کاری با مشکل مواجه اند
- با شناسایی نیازهای جدید یا فراموش شده مشتریان
- با یافتن راههای جدید برای تولید و تحویل، تولید محصولات جدید و یافتن مشتریان جدید
یک مدل کسب و کار موثر و قابل اجرا باعث خلق و هدایت ارزش افزوده بیشتری نسبت به سایرگزینههای موجود میشود. این مدل ممکن است برای مشتریانی که ارتباطشان را با سازمان شما قطع کرده اند ارزشهای بیشتری بههمراه داشته باشد یا ممکن است بهطور کلی روشها و شیوههای سنتی انجام کارها را کنار گذارد. از سوی دیگر ممکن است مدل کسب و کار بهعلت تفکر نامناسب موثر و کارا نباشد زیرا رقیبان مدلهای کسب و کار بهتری را گزینش کردهاند.
مدلهای کسب و کار از زمانهای پیشین وجود داشته اند با این وجود در زمانهای مختلف با نامهای گوناگونی مورد استفاده قرار گرفته اند؛ اما در نهایت تمامی مدلهای کسب و کار ناشی از لزوم شکلگیری زنجیره ارزش در یک کسب و کار هستند. اولین نام مطرح شده در این خصوص توسط استاد دانش مدیریت یعنی مایکل پورتر مطرح شد. فعالیتهایی که باعث شکلگیری زنجیره ارزش میشوند را میتوان به سه بخش تقسیم کرد.
- فعالیتهای مرتبط با درست کردن چیزی، طراحی، خرید مواد خام، ساخت و فعالیتهایی از این دست.
- فعالیتهای مرتبط با فروش چیزی، جستجو و یافتن مشتری، داد و ستدهای فروش، توزیع محصولات و یا انتقال خدمات
- پشتیبانی عملیات نظیر منابع انسانی، زیرساختها و توسعه فناوری
با بهرهگیری از نظریه و راه کار زنجیره ارزش ما میتوانیم بفهمیم که چگونه بخشهای یک کسب و کار با هم هماهنگ میشوند. یک مدل کسب و کار ممکن است با هدف طراحی محصولی جدید برای نیازهای پیش بینی نشده تهیه شود و یا ممکن است بر روی راههای بهتر تولید، فروش یا توزیع محصولات وخدمات تمرکز کند.
یک مدل کسب و کار جدید و خوب اغلب اوقات حاصل ترکیب عناصری از هر دو طرف است و مزیتهای رقابتی مختلفی را بههمراه دارد که فراتر از یک محصول جدید یا یک فرایند بهینهسازی در جریان زنجیره ارزش است.
بهعنوان مثال مدل کسب و کار ابداعی شرکت تویوتا که در برابر رقبای بزرگی همچون فورد وجنرال موتورز موفقیت بزرگی به حساب میآمد بر پایه ابتکار وتنوع در زنجیره ارزشهای مختلفی همچون توسعه محصولات، مدیریت فروش و ساخت بود.
مدل کسب و کار شرکت وال مارت نیز بر اساس موقعیت فروشگاه ها، طراحی آنها و مدیریت لجستیک بود. واژه مدلهای کسب و کار، در فضای دات کامها مورد استفاده بیشتری قرار گرفت و عمومیت یافت. دات کامهای بسیاری که تقریباً از اواسط ده نود فعالیت خود را آغاز کرده بودند در مسیر تغییر مدلهای کسب و کار خود برآمدند. ولی با این وجود متاسفانه بیشتر آنها از گردونه رقابت خارج شدند.
مدل کسب و کار چیزی جز آشکارسازی استراتژیهای یک شرکت نیست. طبق گفته جان ماگارتا مدل کسب و کار و استراتژی رقابتی با هم پیش میروند. یک استراتژی رقابتی تو صیف کننده این است که یک یک کسب و کار چگونه میتواند فعالیت هایش را بهتر از رقبا انجام دهد. سازمانها وقتی میتوانند به کارایی بالایی رسیده اند که سایر شرکتها قادر نباشند به آسانی از آن نسخهبرداری کنند.
زمانی که تمامی شرکتها محصولات و خدمات یکسانی را با شیوههای مشابه به مشتریان یکسانی ارائه میکنند ساختار آن صنعت تا حد زیادی غیر جذاب خواهد شد. با صراحت تمام میتوان گفت که این یک نوع رقابت مخرب است که بسیاری از خرده فروشها را در اینترنت بهسوی نابودی هدایت میکند کسانی که با مدلهای کسب و کار یکسان بهسوی بازار حمله میکنند.
آنها هیچگونه تلاشی برای متمایز ساختن خدمات خود در مورد مشتریها و بازارهایی که وجود دارند، محصولات و خدماتی که ارائه میدهند و ارزش افزودهای که باید داشته باشند، نمیکنند.
تعداد کمی همچون eBay که موفقیتهایی را کسب کرده اند در وافع تصمیم گرفتند کسب و کار خود را به شیوه متفاوتی دنبال کنند. بهطورخلاصه یک مدل کسب و کار خوب فقط نباید قدرتمند باشد بلکه باید منحصر به فرد نیز باشد.