لطفاً رنگی نشوید!
6023 تعداد بازدید |  شنبه 12 تیر ماه 1389
!لطفاً رنگی نشوید
خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
سرویس: نگاهی به وبلاگها
اکنون رؤسای سازمانها باید به این سؤال پاسخ دهند که در انتخاب مدیران منابع انسانی خود چقدر به شایستگیها و الزامات مورد نیاز توجه داشتهاند؟
به گزارش سرویس نگاهی به وبلاگهای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در وبلاگی به نشانی http://saeedhadavand.blogfa.com آمده است: چند روز پیش به دعوت یکی از دوستان به آپارتمانی که تازه پیش خرید کرده بود رفتم.
ساختمان نیمه آماده بود و کارگرها به سختی مشغول کار بودند. کارگری در حال ضد زنگ زدن به درها و پنجرههای فلزی بود. او برای تسریع در کار، تکهای اسفنج را در سطل ضد زنگ فرو میبرد و تند تند به سطح آهنها میمالید. بهش گفتم اینطوری که آهنها درست و حسابی ضد زنگ نمیخورند و خیلی زود پاک میشوند. بهتر نیست که بهجای اسفنج از قلم مو استفاده کنی؟ که با سادگی هرچه تمامتر پاسخ داد: معمار گفته که این آهنها را فقط قرمز کن!
به نظرم این شیوه رنگ زدن همان رفع تکلیف محترمانهای است که برخی از ما در بسیاری از موقعیتها جانشین کارهای اصولیمان میکنیم. مثلاً اینکه وقتی میخواهیم کاری را به سرانجام برسانیم فقط آن را انجام میدهیم که داده باشیم و اینکه چقدر اصولی و منطبق با استانداردهای پذیرفته شده انجام شده است برایمان چندان توفیری ندارد.
مصادیق این بیتکلیفی در سازمانها نیز بسیارند. آنچه که اغلب در انتصاب افراد برای منصب «مدیریت منابع انسانی» و حوزههای مرتبط با آن اتفاق میافتد، نمونه بارزی از این «رفع تکلیفها» است.
در شرایطی که مدیران ارشد کشور از لزوم تجهیز دانشی سازمانها برای نیل به اهداف سند چشمانداز سخن میگویند و هدایت صحیح منابع انسانی در انجام این مهم را از الزامات اصلی برمیشمارند، پس بیتوجهی مدیران سازمان [بهعنوان عضو پیش برنده سند چشمانداز] به این الزام و انتخاب افرادی که نه تنها از تحصیلات مرتبط بلکه حتی از تجربه کافی نیز در مواجهه با منابع انسانی و دغدغههای مربوط به آن بیبهره هستند، نشانه چیست؟ آیا این همان داستان رفع تکلیف نیست؟
و به نظر میرسد که اکنون رؤسای سازمانها میبایست به این سؤال پاسخ دهند که در انتخاب مدیران منابع انسانی خود چقدر به شایستگیها و الزامات مورد نیاز توجه داشتهاند؟ معیارهای ارزیابیشان برای گزینش و انتخاب چه بوده است؟ توصیه، سفارش، تجربه یا تحصیلات مرتبط؟ آیا از انتخاب خود راضی و مطمئن هستند؟ یا اینکه به جای انجام کار اصولی فقط ظاهر را رنگآمیزی کردهاند؟ که اگر فقط ظاهر را رنگآمیزی کردند، ای کاش همین امروز دستور دهند کنار واحد منابع انسانی شان با خط درشت بنویسند «لطفاً رنگی نشوید!» شاید با این کار کسانی که تا پیش از این به این منصب کاری نداشتند و سهواً به آن راه یافتهاند، مراقب باشند تا رنگی نشوند!
سرویس: نگاهی به وبلاگها
اکنون رؤسای سازمانها باید به این سؤال پاسخ دهند که در انتخاب مدیران منابع انسانی خود چقدر به شایستگیها و الزامات مورد نیاز توجه داشتهاند؟
به گزارش سرویس نگاهی به وبلاگهای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در وبلاگی به نشانی http://saeedhadavand.blogfa.com آمده است: چند روز پیش به دعوت یکی از دوستان به آپارتمانی که تازه پیش خرید کرده بود رفتم.
ساختمان نیمه آماده بود و کارگرها به سختی مشغول کار بودند. کارگری در حال ضد زنگ زدن به درها و پنجرههای فلزی بود. او برای تسریع در کار، تکهای اسفنج را در سطل ضد زنگ فرو میبرد و تند تند به سطح آهنها میمالید. بهش گفتم اینطوری که آهنها درست و حسابی ضد زنگ نمیخورند و خیلی زود پاک میشوند. بهتر نیست که بهجای اسفنج از قلم مو استفاده کنی؟ که با سادگی هرچه تمامتر پاسخ داد: معمار گفته که این آهنها را فقط قرمز کن!
به نظرم این شیوه رنگ زدن همان رفع تکلیف محترمانهای است که برخی از ما در بسیاری از موقعیتها جانشین کارهای اصولیمان میکنیم. مثلاً اینکه وقتی میخواهیم کاری را به سرانجام برسانیم فقط آن را انجام میدهیم که داده باشیم و اینکه چقدر اصولی و منطبق با استانداردهای پذیرفته شده انجام شده است برایمان چندان توفیری ندارد.
مصادیق این بیتکلیفی در سازمانها نیز بسیارند. آنچه که اغلب در انتصاب افراد برای منصب «مدیریت منابع انسانی» و حوزههای مرتبط با آن اتفاق میافتد، نمونه بارزی از این «رفع تکلیفها» است.
در شرایطی که مدیران ارشد کشور از لزوم تجهیز دانشی سازمانها برای نیل به اهداف سند چشمانداز سخن میگویند و هدایت صحیح منابع انسانی در انجام این مهم را از الزامات اصلی برمیشمارند، پس بیتوجهی مدیران سازمان [بهعنوان عضو پیش برنده سند چشمانداز] به این الزام و انتخاب افرادی که نه تنها از تحصیلات مرتبط بلکه حتی از تجربه کافی نیز در مواجهه با منابع انسانی و دغدغههای مربوط به آن بیبهره هستند، نشانه چیست؟ آیا این همان داستان رفع تکلیف نیست؟
و به نظر میرسد که اکنون رؤسای سازمانها میبایست به این سؤال پاسخ دهند که در انتخاب مدیران منابع انسانی خود چقدر به شایستگیها و الزامات مورد نیاز توجه داشتهاند؟ معیارهای ارزیابیشان برای گزینش و انتخاب چه بوده است؟ توصیه، سفارش، تجربه یا تحصیلات مرتبط؟ آیا از انتخاب خود راضی و مطمئن هستند؟ یا اینکه به جای انجام کار اصولی فقط ظاهر را رنگآمیزی کردهاند؟ که اگر فقط ظاهر را رنگآمیزی کردند، ای کاش همین امروز دستور دهند کنار واحد منابع انسانی شان با خط درشت بنویسند «لطفاً رنگی نشوید!» شاید با این کار کسانی که تا پیش از این به این منصب کاری نداشتند و سهواً به آن راه یافتهاند، مراقب باشند تا رنگی نشوند!