شهروند الکترونیک، بررسی جایگاه شهروند الکترونیک
شهروند الکترونیک، بررسی جایگاه شهروند الکترونیک
شهروند الکترونیکی کیست ؟ افرادی که مهارت استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات شامل رایانه و اینترنت ، تلفن همراه و سایر ابزارهای نوین را داشته باشد و
شهروند الکترونیکی کیست ؟
افرادی که مهارت استفاده از ابزارهایفناوری اطلاعات و ارتباطات شامل رایانه و اینترنت ، تلفن همراه و سایرابزارهای نوین را داشته باشد و بتواند از این ابزارها در جهت انجام امورزندگی روزمره خود مانند ثبت نام در موارد مختلف ، امور بانکی ، تماس باادارات ، شرکت در نظر سنجی ، رای گیری الکترونیکی و سایر امور زندگیاستفاده نمایند شهروند الکترونیکی هستند.
تعریف شهروند الکترونیک و زیر مجموعههای آن
شهروندان در طول زندگی خود، نقشهای متفاوتی ایفا مینمایند که در هر کدام از این نقشها وظایفی بر عهده آنهاست.
شهروند الکترونیک، کسی است که توانایی انجاموظایف روزمرهای که ایفای نقشهای متفاوت درطول زندگی برای وی بوجودمیآورد را با کمک ابزارهای الکترونیکی داشته باشد.
تمامی انسانها در طول زندگی خود، نقشهای متفاوتی راایفا می نمایند. برای هر یک از ما، در نقش فرزند، والدین، خویشاوندان دور ونزدیک، کاسب، تاجر، کارمند، مدیر، تولید کننده، دانش آموز، دانشجو، معلم ،استاد، رئیس دانشگاه و دهها نقش کوچک و بزرگ دیگر وظایفی متصور است کهبه صورت روزمره به آنها میپردازیم. ما تا به امروز این وظایف را به کمکروشهای فعلی انجام میدادیم، اما امروزه ابزار الکترونیکی، انجام امور وایفای وظایف شهروندی را بسیار سادهتر، سریعتر و ارزانتر نموده است.
به عنوان مثال، یک زن در یک خانواده نقش یک همسر و مادررا بر عهده دارد. بخش عمدهای از خریدهای خانه بر عهده مادر است، پرداختقبوض، پیگیری وضعیت تحصیلی فرزندان و دهها وظیفه ریز و درشت دیگر بر عهدهوی گذاشته شده است. چنانچه این مادر بتواند برخی از این وظایف را بااستفاده از ابزارهای الکترونیکی مانند وب سایتها، پست الکترونیک و ...بهانجام رساند، طبعا صرفهجویی بسیاری در وقت و هزینه خانواده خواهد شد واین وقت و هزینه اضافه را صرف امور مهم دیگری خواهد نمود. این مادر در محلکار خود در نقش یک معلم، کارمند، مدیر و غیره است؛ در این نقشها نیز ویمیتواند با استفاده از ابزارهای الکترونیکی انجام امور را تسریع و کمهزینهتر نماید. این مادر/ کارمند نقشهای اجتماعی متفاوت دیگری را نیزایفا مینماید که در هر کدام از آنها ابزار الکترونیکی به نحوی می تواندبه وی کمک نماید. وی وقتی یک شهروند الکترونیکی خواهد بود که بتواند این وظایف مختلف را با کمک ابزار الکترونیکی و با کیفیت و کمیت بسیار بهتری به انجام رساند.
مقوله های جدیدی چون
تجارت الکترونیک
، دولت الکترونیک،آموزش الکترونیک، سلامت الکترونیک، انتشارات الکترونیک، انتخاباتالکترونیک و ... هر یک در برگیرنده قسمتی از زندگی و فعالیتهای روزمره ماهستند. شهروند الکترونیک باید بتواند در قالب آنها به انجام وظایف خویش بپردازد.
شهروند الکترونیک به شهروندی گفته می شود کهتوانایی استفاده از خدمات برخط دولتها را در حد مطلوب داشته باشد. در واقعشهروندان الکترونیک همان کاربران جوامع اطلاعاتی هستند.
جایگاه شهروند الکترونیک در کشور
بر اساس آمار مستند، کشور ما در سال 2007 میلادی با 18میلیون کاربر اینترنت، 53.7% از کل کاربران خاور میانه را به خود اختصاصداده است. تمامی این کاربران به طور قطع از یک سطح مهارتهای پایه واولیهای برای استفاده از کامپیوتر و اینترنت بالاتر میباشند که البتهمیتوانند جزو کاربران بسیار حرفهای اینترنت باشند، ولی مساله بسیار مهماین است که آنها از حداقل دانش مورد نیاز برای استفاده از خدماتالکترونیک بهرهمندند.
از سوی دیگر، ما تا به حال در بسیاری از بخشها،کاربردهای مورد نیاز در حوزههای مختلفتجارت الکترونیک، دولت الکترونیک،آموزش الکترونیک و ... را شناسایی و ایجاد ننمودهایم که با استفاده اززیرساختهای فعلی فناوری اطلاعات کشور قابل پیادهسازی است. ضمن اینکهباید در نظر داشته باشیم که زیرساختها و بسترهای فنی، حقوقی، فرهنگی،اقتصادی و ... فعلی امکان پیادهسازی بسیاری از خدمات الکترونیکی را فراهمنمینماید. البته این مساله کم و بیش گریبانگیر تمامی کشورهاست. همچنینباید در نظر بگیریم که برخی از کاربردهایی که تا به حال ایجاد گردیده بااصول usability (قابلیت استفاده) سازگاری چندانی ندارند. به هر صورت هماکنون کاربران اینترنت در ایران با کاربردها و خدمات برخط زیادی که قابلیتاستفاده مطلوبی نیز داشته باشند روبرو نیستند و طبیعتا استفاده از اینخدمات را نیز فرا نگرفتهاند. بنابر این ما نمیتوانیم این کاربران راشهروندان الکترونیک بنامیم.
اما از طرف دیگر وقتی به کاربردهایی usable که در کشورایجاد گردیده، نگاه میکنیم، شاهدیم که این کاربران به سرعت استفاده از آنرا فرا گرفته و به خوبی و به صورت بسیار فراگیر از آنها استفادهمینمایند. این مسئله نشانگر آن است که چنانچه به حرکتهای خود در ایجادبسترها و کاربردها شتاب بیشتری بدهیم، قطعا از پتانسیل بسیار بالاییبرخورداریم.
جایگاه شهروند الکترونیک در کشورهای دیگر
در برنامه 5 سالهای که اتحادیه اروپا به همین منظورتدوین نموده، عنوان شده که تمامی شهروندان اروپایی و حتی ناتوانان جسمی تاسال 2010 قادر به استفاده از خدمات دولت و شهرداری الکترونیک با استفادهاز ارتباطات فناوری نوین اطلاعات خواهند بود. در این برنامه علاوه براهداف، مسائلی نظیر ریز برنامهها، بودجهها، آموزشها و دیگر موارد موردنیاز دیده شده است. به عنوان مثال، دولت نیوزلند علاوه بر هدفگذاری فوقعنوان نموده تا سال 2020 با توجه به فرصتهای فزآیندهای که فناوری شبکه واینترنت به وجود میآورد، باید نوع اشتغال کارکنان دستگاههای دولتی وسازمانهای مرتبط با آنها تغییر یابد. اینها نمونههایی از فعالیتهایدیگر کشورهای دنیاست، اما در کل بسیاری از کشورهای دنیا چه توسعه یافته وچه در حال توسعه برنامهریزیهایی با توجه به مقتضیات اجتماعی، فرهنگی وفنی خود برای رسیدن به اهداف خدمات الکترونیکی خود انجام دادهاند. که دراین بین برخی کشورهای پیشتاز مانند انگلستان تا به حال دستاوردهای بسیارخوبی داشتهاند، به گونهای که این کشور تا پایان سال 2005 میلادی صدهانوع از خدمات خود را به صورت الکترونیکی ارائه داده است.
پرداختن به شهروند الکترونیک، میتواند چه مسائلی را به دنبال داشته باشد؟ شهرداری چه میزان میتواند برای عملیاتی شدن شهروند الکترونیک موثر باشد؟
اینترنت و دیگر ابزارهای ارتباطی جدید واژهگان وسبکهای جدیدی در زندگی بشر بوجود آوردهاند. استفاده از خدمات برخط منافعبسیاری مانند کاهش آلودگی هوا، کاهش ترافیک، کاهش مصرف سوخت، کاهشهزینهها، تسریع در انجام امور و دهها منفعت دیگر در پی دارند که اینموارد برهیچ کدام از ما پوشیده نیست. پرداختن به این مباحث فرصتهای جدیدیبرای ما بوجود میآورد، در حالی که عدم توجه به آن علاوه بر از دست دادنفرصتها میتواند تبدیل به یک تهدید گردد. به عنوان مثال، واژگانی مانندWORK @ HOME با وجود این ابزارهای جدید ارتباطی معنی و مفهوم تازهاییافتهاند. از قدیمالایام خانه محل آسایش و فراغت از کار بوده، اماامروزه با پیشرفت تکنولوژی علاوه بر محل آسایش میتواند به دفتر کار مانیز تبدیل گردد. شهروند الکترونیک باید بتواند با این مقولههای جدید به خوبی کنار آمده و به بهبود زندگی و اجتماع خود کمک کند.
در این میان، شهرداریها به عنوان یکی از سازمانهاییکه بیشترین تماسها را با زندگی روزمره مردم دارند، نقش بسیار مهمی در اینمورد ایفا مینمایند. ضمن اینکه پرداختن به خدمات برخط و مقوله شهروندانالکترونیک از بار مسوولیتهای آنها نیز به شدت خواهد کاست. به عنوانمثال، سالهاست که در کشور سعی میشود معابر، ادارات و ... برای جانبازان ومعلولان جسمی حرکتی مناسبسازی گردد بحث شهروند الکترونیک میتواند به این گروه از جامعه کمک بسیاری نماید. در شهرهای امروزه، به دلیلساختار سازمانها و چیدمان و مسایل ساختمانی، افراد با توانایی جسمی کم،جانبازان و معلولان از شانس برابری برای خدماتگیری بهرهمند نیستند، ولیدر شهرهای الکترونیک این افراد بدون نیاز به جابجایی و یا استفاده ازابزارهای خاص و پیشرفته حرکتی، توانایی استفاده مطلوب و برابر از خدمات راخواهند داشت.اگر در برخی از سازمانهای ما در حال حاضر به دلیل عدم رعایتمسایل استاندارد ساختمانی، راهی برای بالا رفتن افراد با توانایی کم موجودنیست و افراد برای پیگیری یک نامه باید پلههای متعددی را با زحمت بسیارطی کنند، در شهر الکترونیک و با وجود گیشههای الکترونیک افراد با فشردنچند دکمه همان کار را در ظرف چند دقیقه و بدون زحمت انجام خواهند داد.
شهرداریها به عنوان یکی از ارگانهایی که بیشترینخدمات را به شهروندان ارائه مینمایند، میتوانند با الکترونیکی نمودنخدمات خود گامهای موثری در بوجود آوردن شهرها و شهروندان الکترونیک وهمچنین تشویق دیگران به ارائه و استفاده از خدمات برخط بردارند.
عوامل و مواردی که میتواند در بهبود شهروند الکترونیکی موثر باشد؟
ایران، هماکنون 18 میلیون کاربر اینترنت دارد،بنابراین از پتانسیل بسیار بالایی در ایجاد شهروندان الکترونیک برخورداریمو یکی ازنقاط قوت ما در سطح منطقه و بعضا" جهان همین مساله است.
عمدهترین مساله در ایجاد شهروندان الکترونیکفرهنگسازی و تشویق شهروندان به استفاده از خدمات برخط ارایه شده توسطدولت و دیگر نهادهای ارائه دهنده خدمات است.
آموزش افراد جامعه اعم از کارمندان دولت، دانشجویانوغیره باعث ترویج فرهنگ استفاده از خدمات برخط خواهد شد. این آموزشهامیتواند از سطوح ابتدایی در دوران دبستان تا آموزشهای عالی برای تربیتمتخصصان این امر، آموزشهای آزاد کوتاه و بلندمدت، آموزشهای غیر مستقیم ویا حتی آموزش در کاربردهای خاص را در برگیرد. این آموزشها باید توسطافراد متخصص و جهت نیل به اهداف مشخص سیاستگذاری و اجرا گردد. صرفآموزشهای پایه کامپیوتر نمیتواند باعث حرکت افراد به این سمت شود، بلکهباید در این آموزشها جهتگیری کاملا" به سمت استفاده برخط از خدمات باشد.
مساله بسیار مهم دیگر که میتواند به این فرهنگ کمکنماید، آموزش چگونگی استفاده از خدمات به جای بیان صرف وجود خدمات درتبلیغات است.
متاسفانه تاکنون به جز در موارد انگشتشمار ما درتبلیغات فقط سعی در اعلام ارایه خدمات نمودهایم که این به تنهایی برایتشویق شهروندان به استفاده از این خدمات نیست. به عنوان مثال در تبلیغاتتلویزیونی به کرات از وجود یک خدمت الکترونیکی نام برده میشود، امامعمولا چگونگی استفاده از این خدمت در هیچ کجای این تبلیغات تلویزیونی ویا جای دیگر بیان نمیشود.
صرف وجود یک خدمت به صورت الکترونیکی اعلام گردد، برایاستفاده شهروندان کافی نیست. بلکه باید بطور کاملاً واضح و عملی و از دیدیک شهروند
چگونگی استفاده از آن خدمت به نحو بسیار شایسته در وبسایت، تلویزیون و یا هر رسانه دیگر مناسب آن خدمت آموزش داده شود.
منبع :سایت سپنتا